مردم از خود میپرسند آینده آنها در صورت تداوم وضعیت وخیم اقتصادی موجود چه خواهد بود؟ پاسخ نه تنها امیدوار کننده نیست بلکه ترسناک است. بقای این رژیم یعنی تداوم و تشدید تحریمها که همراه با سوء مدیریت، فساد، اختلاس و مافیای اقتصادی حکومت، ادامه زندگی برای مردم ایران را ناممکن خواهد ساخت.
توضیح آنچه رخ داده و پیشبینی آنچه رخ خواهد داد آسان است: در حالیکه هنوز سونامی تحریمها به ایران نرسیده است، ما تا کنون شاهد کاهش عرضه دلار در بازار ارز بودهایم که موجب شوک به بازار، کاهش ارزش ریال و در نتیجه افزایش قیمت اقلام اساسی، کاهش تولید و تعدیل نیروی کاری بسیار شده است.
یک دلیل عمده این است که عناصر رژیم تلاش میکنند تا قبل از شروع تحریمها که مسیرهای انتقال مالی را به روی آنها خواهد بست، پولهای خود را به دلار تبدیل کرده و از کشور خارج کنند. بدتر اینکه وقتی ریال سقوط میکند، بسیاری از مردم برای حفظ ارزش سرمایه خود، سعی میکنند داراییهای خود را به طلا تبدیل کنند، این موجب میشود که مردم بیشتر پس انداز و کمتر خرج کنند که مشخصا به اقتصاد ضربه بیشتری خواهد زد زیرا پول بیشتری عملا از چرخه تولید و اقتصاد خارج میشود.
در صورت ادامه این وضع، بانک مرکزی (مانند آنچه در زیمباوه رخ داد) مجبور خواهد بود تا پول بیشتری چاپ کرده تا کسری بودجه خود را جبران کند و بتواند حقوق کارمندان دولتی را پرداخت کند. این سیاست موجب سقوط ارزش ریال و سپس تورم شدید خواهد شد. کاهش ارزش ریال، باعث میشود که کالاهای وارداتی گرانتر شوند (اگر چه در مقابل میتواند صادرات یا سرمایهگذاری خارجی را پر رونق کند، ولی به خاطر تحریم، اقتصاد ایران نمیتواند از مزایای کاهش ارزش ریال منتفع شود).
بنابر این دستگاهها و فن آوری و بخش عمدهای از مواد خام برای تولیدکنندگان داخلی گران تمام میشود. پس آنها یا باید قیمت تمام شده کالاهای تولیدی را افزایش دهند یا اینکه دست از تولید بردارند یا تعدیل نیروی کار کنند و یا از کارگران به صورت شیفتی استفاده کنند. مشخصا به خاطر کاهش قدرت خرید مردم، آنها مجبور هستند راه دوم را انتخاب کنند. تعدیل نیروی کار، یعنی بیکاری بیشتر، یعنی کاهش بیشتر قدرت خرید مردم و متعاقبا یعنی تولید کمتر. این چرخه معیوب تا رکود کامل اقتصادی ادامه مییابد.
این فروپاشی اقتصادی که با وجود بقای رژیم حتمی خواهد بود، برای شما به عنوان یک شهروند عادی به چه معنا خواهد بود؟ افزایش حقوق شما همیشه چند قدم از تورم عقبتر خواهد بود. به بیان دیگر خرج شما از برج شما هرچه بیشتر و بیشتر میشود. شما این را به صورت افزایش فوقالعاده در قیمت اقلام اساسی، افزایش نرخ اجاره مسکن، افزایش هزینههای رفت و آمد، انرژی و غیره تجربه خواهید کرد. در حالیکه به سبب رکود اقتصادی، کارگران و کارمندان همیشه در معرض تهدید به اخراج هستند، هرگز نخواهند توانست برای افزایش حقوق خود فشار بیاورند.
موج بیکاری، گرسنگی، زاغهنشینی، بیخانمانی کشور را در بر خواهد گرفت. این حتی دامن طبقه متوسط را هم خواهد گرفت. به سبب افزایش فقر و محرومیت، جرایم و خشونت افزایش خواهد یافت. جوانان به سبب افزایش هزینهها، قادر به تشکیل یک زندگی مستقل نخواهند بود. موجی از پناهندگان اقتصادی به خارج کشور گسیل خواهند شد، در کشورهای همسایه، کمپهای پناهندگی برای ایرانیان خواهند ساخت. مردم استانهای مرز، همگی برای کار به کشورهای همسایه مانند عراق و ترکیه و حتی افغانستان خواهند رفت.
در واقع، بسیاری از اینها را هم اکنون مردم ایران تجربه میکنند. اما وضعیت کنونی با آنچه از پی خواهد آمد قابل مقایسه نخواهد بود. البته خوشبختانه این شرایط رژیم را نیز فلج خواهد کرد. رژیم کوچکتر و نحیفتر شده و از عهده مخارج نیروهای سرکوبگر و چماقدار خود برنخواهد آمد. نارضایتی درونی در بدنه رژیم بوجود آمده و در نتیجه شرایط برای سرنگونی این رژیم مهیا است. رژیم ایران نه توان برون رفت از این شرایط را دارد و نه ارادهاش را. پس سرنگونی این رژیم تنها راه برون رفت از یک فاجعه اقتصادی است.
این روزها اتفاق خوب، چیزی نیست که بشنوید. چیزی است که شما خود میتوانید رقم بزنید.
فرهاد مهرابی2018/08/07
کدام یک از شخصیت های زیر بزرگترین ظلم در حق ایرانیان کرده؟ |
کدام نوع حکومت برمبنای سیاسی را خواهان هستید؟ |
از رفراندم کردستان عراق حمایت ...... . |