اینجا داستان تلخی را خواهید خواند که بیشتر از نصفی از جامعه کشوری که در آن بزرگ شدم با آن دست و پنجه نرم می کنند. درد بزرگی که تا مغز استخوانم را که هیچ بلکه روح و روانم را نیز نابود کرده است و آن چیزی نیست بجز جنسیت من به نام یک زن زیر سایه قوانین اسلامی. قوانینی که بر من دختر تحمیل شده است و هر روز من با آن روبه رو هستم، چه د رزندگی شخصیم، چه در خانواده، چه در اجتماع و چه در قانون. ادخترا نو زنانی در کشور من زندگپی میکنند که روح و روان و حتی جسمشان در بند و زنجیری است به نام اسلام وهیچ اختیاری از خود ندارند و هر روز غشار به آنها بیشتر و بیشتر میشود این فشارها هم از خانواده و هم از جامعه است. جامعه ای که زن را یک ابزار به حساب میاورد و همیشه به چشم برده یا برده جنسی نگاه کرده است.
در این مطلب نمیخوام به این بپردازم که چه مشکلات و معضلاتی به عنوان یک دختر در یک کشور اسلامی با آن برخورد بودم، بلکه میخواهم به یک مسئله مهمتر اشاره کنم و آن این است که چرا خانواده، جامعه و کشور چگونه در مورد من دختر اینگونه رفتار میشود. اما قبل از آن میخواهم به این را بگویم که من بعد از کلی تحقیق و مطالعه به این نتیجه رسیدم که اسلام را که دین تحمیلی بر من بود را ترک کنم و در این مطلب نمیخواهم تبلیغی برای دینی که من انتخاب کردم، انجام بدم. من این مطلب را نوشتم تا روشنگری در مورد دیدگاه اسلام به کسانی که میتوانند این مطلب را بخوانند برسانم. و چهره ای واقعی اسلام را به تصویر بکشم هرچند دین اسلام انتقادات زیادی در جوانب مختلفی بر آن است اما من در این مطلب قصد دارم به این مسئله بپردازم
چرا اسلام دید تحقییری به زن دارد؟
چرا زن هیچ اختیاری ندارند از خود؟
چرا زن را به چشم برده جنسی نگاه میشود؟
چرا زن محدودید بیشتری نسبت به مرد برایش تعریف شده است؟
و....؟
جواب همگی این سوالات را میتوان در منبع اسلام یعنی قران پیدا کرد. من بعد از مدتی مطالعه توانستم این مطالب را جمع آوری کردم و تمامی این احادیث و آیات بر منبع و تفسیر آمده است و اگر مشکلی در آن میبینید مشکل از منبع که همان قران است میباشد و من به عنوان یک محقق این مطالب را جمع آوری کردم تا به اطلاع کسانی برسانم که قران را بدون توجه به ترجمه میخوانند و چهره ای واقعی آن را ندیده اند.
حالا آیاتی از کلام الله که قرآن است را در اینجا با هم بررسی می کنیم و به این برابری بیشتر پی می بریم که کسانی که این معادلعه بسیار پیچیده را ساختن دلایل دیگری برای برابری مرد و زن در قرآن پی ببرند.
از دید الله و قرآن چرا زن به وجود آمد؟
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم/21) و از نشانههاى او اينكه از خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعا نشانههايى است.
اگر خوب به این آیه بیندیشیم متوجه می شویم که طرف سخن الله، مرد می باشد ، و او زن را آفرید که فقط مرد در آرامش باشد .در این آیه الله مرد را مورد خطاب قرار داده است و انگار تمام مردا رو آفریده و دید که آرامش ندارند آنوقت به فکر پیدایش زن افتاد. در سراسر قرآن آنچنان سخن گفته شده كه انگار زنان انسانهاي دست دومند. روي سخن در اكثر مواقع با مردان است. در بحث بهشت انگار زنان مطرح نيستند در حاليكه براي شهوتراني مردان حوري در نظرگرفته شده براي زنان چنين چيزي مطرح نشده و قس علي هذا.
حالا این آرامش چگونه به دست میاد و در کجا ؟
نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۲۳بقره﴾
زنان شما كشتزار شما هستند پس از هر جا [و هر گونه] كه خواهيد به كشتزار خود [در]آييد و آنها را براى خودتان مقدم داريد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه او را ديدار خواهيد كرد و مؤمنان را [به اين ديدار] مژده ده.
الله می گوید که زن کشتزار مرد است و هر جا که این مرد خواست می تواند وارد مزرعه اش شود و این نیز جا نگذاشته و گفته و هر گونه می خواهید به این کشتزار وارد شوید. اين آيه تحقير آميز ترين آيه در حق زنان است. شان نزول اين آيه آنست كه مردي از انصار خواست به نحو خاصي با همسرش نزديكي كند. همسرش ناراحت شد.آن مرد از محم سوال كرد و اين آيه نازل شد. دقت كنيد زنان كشتزار مردانند، همانطور كه كشاورز بر كشتزار مالكيت دارد زن نيز مال شوهر است. زنان براي بچه آوردن مناسبند و در ارتباطات جنسي خواست آنان هيچ اعتباري ندارد چنانچه در حديثي از محمد آمده است كه " زن هرگز نبايد از برآوردن كام شوهر سرپيچي كند، حتي اگر بر زين شتر باشد" و اين نظر اسلام آنچنان واضح و روشن است كه بعضي از بزرگترين علماي
اسلامي گفته اند كه زنان حيواناتي هستند كه خدا براي لذت و كامجوئي مردان به شكل انسان آفريده است.
الله گفته که مرد می تواند از هر جا با زن رابطه داشته باشد ، و نظر زن اصلا مهم نیست و باید بماند که این کشتزار به دست مرد شخم ، بذر پاشی و ......شود، و زن حق ندارد دم بزند آیا این تجاوز جنسی نیست؟
هرگونه تلاش برای ایجاد رابطهی جنسی که که فرد بداند رضایت قلبی شریک جنسیاش در آن نیست، تجاوزی جنسی محسوب میشود.
برتری مردان بر زنان و رفتار پیشنهادی الله با زنان :
" الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (نساء/34 ) مردان قیم زنانند به دليل آنكه الله برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مىكنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه الله [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مىكنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاهها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] و آنها را بزنید پس اگر شما را اطاعت كردند بر آنها هيچ مجوييد كه الله والاى بزرگ است.
در این آیه دقیقا گفته که برخی را به برخی برتری داده و به طریقی بر سر زنان منت گذاشته که از اموال مرد خرج میکنند این زنان را از محیط اقتصادی دور می کند و باید زیر منت در کنج خانه به فرمانبری از مرد زندگی کند. حديث مفصلي در فروع كافي ج 6 آمده كه محمد باقر از محمد نقل مي كند كه زني نزد محمد آمد و گفت اي پيامبر حق شوهر بر زن چيست.
"محمد گفت: زن بايد از شوهر اطاعت كند و نافرماني نكند واز خانه اش بدون اجازه ي شوهر صدقه ندهد و بدون اجازه ي شوهر روزه ي مستحبي نگيرد و مانع لذت جنسي شوهر از خودش نشود حتي اگر بر پالان شتر سوار باشد. زن نبايد از خانه خارج شود مگر با اجازه ي شوهر و اگر زن بدون اجازه ي شوهر از خانه خارج شود ملائكه ي آسمان و زمين و غضب و رحمت بر زن لعنت مي فرستند تا زمانيكه به خانه برگردد. سپس زن سوال كننده پرسيد اي پيامبر چه كسي بيشترين حق را به گردن مرد دارد. محمد گفت پدرش. آنگاه پرسيد اي پيامبر چه كسي بيشترين حق را به گردن زن دارد. محمد گفت شوهرش. سپس زن سوال كننده گفت آيا حق زن به گردن مرد مساوي حق مرد به گردن زن نيست؟. محمد گفت نه، نه از هر صد تا يكي (يعني در مقابل هر صد حقي كه مرد به گردن زن دارد، زن يك حق به گردن مرد دارد). سپس زن سوال كننده گفت قسم به كسي كه تو ر ا به پيامبري مبعوث كرد كه من هرگز گردنم را در مالكيت مردي نمي آورم (شوهر نمي كنم)" .
در صورت ترس از نافرماني زن، مرد مي تواند او را كتك بزنید این بخشی از ایه بالاست با تفسیر مجمع الیبیان 43 جزء سوم
وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾ (النساء
ترجمه: و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد پندشان دهيد و در رختخواب از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه در / خدا والا ى بزرگ است ( 34 )
در تفسیر این آیه اشاره میکنیم به آیه 1 سوره الترحیم که در این آیه اشاره شده است که در صورت مشکل زن را از همبستری دور کنید و داستانی که پیش آمد که محمد مجبور به نازل کردن این آیه و سوره الترحیم شد
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱﴾
اى پيامبر چرا براى خشنودى همسرانت آنچه را خدا براى تو حلال گردانيده حرام مى كنى خدا[ست كه] آمرزنده مهربان است (۱)
در این آیه الله از محمد می پرسد چرا آنچه که ما بر تو حلال کردیم (کنیزان) را برای خشنودی زنانت بر خود حرام می گردانی و این کاری اشتباه و غلط است چون الله آمرزنده و مهربان است نه این زنان
چرا این آیه با این لحن تند و برخوردی الله با محمد نازل شد؟ آیا منافع محمد در این آیه و سوره بود که در موقع برملا شدن رابطه محمد با کنیزش باید نازل شد؟
بطوريکه مي دانيم حد اقل دو نفر از همسران محمد يعنی عايشه و حفصه که فرزندان دو نفر از رجال با نفوذ و سرشناس (عمر و ابوبکر)زمان خود بوده اند، در يک خانه ولی در اطاق های جداگانه ای زندگی مي کرده اند و داستان ما مربوط به اين دو تن مي باشد.
این آیه در مورد ماجرای ماریه قبطی ساخته شده است. ماریه کنیز حفصه از زنان محمد بوده است. محمد در یکی از روزها به خانه حفصه رفته و ماریه را تنها دیده و با او همبستر می شود. حفصه که به خانه پدرش عمر رفته بود، برگشته و محمد را در حال نزدیکی با کنیز خود در رختخواب اطاقش می بیند. محمد که از دیدن حفصه شوکه شده بود، قسم می خورد که دیگر با ماریه همبستر نشود و از حفصه می خواهد که این راز با کسی در میان نگذارد. اما حفصه این راز را با همه از جمله عایشه در میان می گذارد و محمد ضمن عصبانیت از فاش شدن این ماجرا از تصمیم خود باز می گردد و این آیه را برای انتقام گیری و رسیدن به ماریه نازل می کند و بدین سان تحریم را از سر راه خود برمیدارد.
در آیه 1 سوره التوحید آمده بود "که اى پيامبر چرا براى خشنودى همسرانت آنچه را خدا براى تو حلال گردانيده حرام مى كنى" اکنون این سوال پیش میاد که الله چه کسانی را بر محمد حلال کرده است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللاَّتي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَکَتْ يَمينُکَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ اللاَّتي هاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْکِحَها خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ في أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُمْ لِکَيْلا يَکُونَ عَلَيْکَ حَرَجٌ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً(احزاب50)
اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده اى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه هايت و دختران دايى تو و دختران خاله هايت كه با تو مهاجرت كرده اند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۵۰)
با توجه به این آیه نیمی از قبیله های عربستان بر محمد حلال میگردد و میتواند با هرکدام که دوست دارد همخوابگی کند در ادامه این سوره در آیه بعد میاید که" نوبت هر كدام از آن زنها را كه مى خواهى به تاخير انداز و هر كدام را كه مى خواهى پيش خود جاى ده و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كرده اى [دوباره] طلب كنى اين نزديكتر است براى اينكه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ نشوند و همگيشان به آنچه به آنان داده اى خشنود گردند و آنچه در دلهاى شماست خدا مى داند و خدا همواره داناى بردبار است" دیگر کنیزان که جای خود دارد که در هر جنگ چقدر کنیز نسیب محمد میشد و چه بلاهای بر سر آنان میاورد یکی از مشهور جنایاتی که محمد بر بشریت و بر زنان و دختران کرد در جنگ خیبر و حمله به قلعه یهودیان بود وچه جنایاتی از خود بر جایی گذاشت لازم به ذکر است که این جنگ و نبرد به رهبری خود محمد صورت گرفت که در تمامی اسناد اهل سنت و تشیع به آن اشاره شده است که در این جنگ محمد با کمال بی رحمی و سنگ دلی چطور یکی از دختران این قبیله را صاحب میشود و چه جنایتی بر سرش میاورد در زیر گذری مختصر به موضوع محمد و زنی به اسم صفیه که به دام شهوت محمد گرفتار میشود میپردازیم
در پایان جنگ خیبر و فتح قلعه های یهودیان باقیمانده بنی نضیر و دیگر یهودیان کشته شدند شخصی بنام کنانه بن ربیع را اسیر کردند که گویا گنجهای پنهان شده بنی نضیر نزد وی بود که بعد از دست یابی به گنجهای آنها او را سر برید و همسر کنانه بن ربیع زنی زیبا بود که وی را اسیر می کنند و بلال او را از روی اجساد پدر و همسرش کنانه رد می کند تا به محمد برسد. دختر فریاد و شیون بسیار می کرد و پیامبر می گوید: ” این شیطان را از پیش من ببرید” دقت کنید که محمد بعد از دیدن تن نیمه عریان صفیه از گفته خود بر می گردد و دستور می دهد زن نگون بخت را پشت سر او جای دهند ومحمد ردای خود را بر تن وی گذاشت و مسلمین متوجه شدند که محمد صفیه را برای خود برداشته است و در همان شب اول که هنوز داغ از دست دادن عزیزترین کسانش که توسط محمد کشته شده بودن در دل داشت مورد تجاوز توسط محمد قرار میگیرد و دیگر دختران و زنان را در بازار کنیزان با اسلحه معامله کرد و مردان و پسران بالغ را گردن زد در روایات آمده است که شمار کشته شدگان یهودی به هشتصد نفر رسیده است. جامع الاحادیث شیعه بروجردی/جلد 12/ صفحه 148
داستانهای محمد با زنان ، کنیزان و حتی عروسش پایانی ندارد .در روایتی که حاکی از آن است محمد با مشاهدهی بدن لخت زن پسرخواندهاش عاشق او شد، اما از آنجائیکه فرهنگ اعراب پیش از اسلام پسرخوانده را مانند پسر میدانستند، امکان ازدواج با او برای محمد وجود نداشت؛ بنابراین او با به خدمت گیری الله، رسم پسرخواندگی را ملغی نمود و سپس زید را با زبان بیزبانی مجبور نمود تا زنش را طلاق دهد، او بیان کرد که الله عقد من را با زینب در آسمانها بسته است و شاهد این ازدواج هم جبرئیل بوده است، اما اصل این داستان در تفسیرهای معتبر اسلامی که در شرح این آیه بیان شده است:
وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا(احزاب/37)
و آنگاه به كسى (زید)كه الله بر او نعمت ارزانى داشته بود (منظور اسلام آورده بود) و تو به او نعمت داده بودى (او را پسر خواندهی خود نمودی) میگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از الله بترس و آنچه را كه الله آشكاركننده آن بود در دل خود نهان میكردى و از مردم میترسيدى با آنكه الله سزاوارتر بود كه از او بترسى پس هنگامی که زید او را بعد از کام گیری(سکس) طلاق داد وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان هنگامی که آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان الله صورت اجرا پذيرد.
تفسير قمی ج2 ص 173 در این رابطه آورده است :
"هنگامی که رسول الله به مدینه هجرت نمود او (زید) با زینب بنت جحش ازدواج نمود تا اینکه روزی رسول الله وارد خانه او شد و از زید پرسید در حالی که زینب وسط اتاق مشغول کوبانیدن ادویه بود، رسول الله به او نگاه کرد او زنی بسیار زیبا بود؛ پس رسول الله گفت: "سبحان الله خالق النور و تبارك الله أحسن الخالقين" سپس رسول الله به خانه اش برگشت در حالی که عشق زینب در دلش افتاده بود آن هم چه عشقی! هنگامی که زید به خانه برگشت زینب آنچه که رسول الله به او گفته بود را بازگو کرد، زید به او گفت:
آیا مایلی که من تو را طلاق دهم تا رسول الله با تو ازدواج کند؟ زیرا تو در قلبش افتادهای!
زینب گفت: میترسم که مرا طلاق دهی و رسول الله با من ازدواج نکند...."
وقتی شمار زنان محمد از حد و مرز ماورای طبیعی گذشت تعادل عدالت ببین این زنان را از دست داد طوری بود که یک زن شاید سالی یک روز از محمد سهیم بود چون محمد برای هر زن یک روز وقت گذاشته بود و در این میان از کنیزان خود نیز کام می گرفت بعد این آیه را نازل کرد تا بعد از خود رسم گرفتن زنایی متعدد برای مسلمانان برجایی بگزارد و اکنون بر اساس آیه 3 سوره النسا هر مرد مسلمانی به رعایت عدالت بین زنانش میتواند تا 4 زن داشته باشد اما آیا این عدالت برقرار میشود و یا نه؟ آیا قران برای این عدالت برنامه ای داشته است یا نه ؟ به دو آیه در سوره نسا می پردازیم که در تضاد هم می توانند باشند در ایه 3 سوره النسا فرد مسلمان می تواند تا چهارتا همسر به شرط رعایت عدالت همسرداری برگزیند اما در آیه 129 همان سوره آمده است که عدالت امکان پذیر نمی باشد .اکنون این سوال پیش میایید آیا الله خود همانطور که در آیه 129 آمده است می داند و اشاره کرده است که عدالت امکان پذیر نیست چرا در آیه 3 به محمد در مورد ازدواج با دختران یتیم و تعدد ازداوج تاکید کرده است ؟
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا ﴿۳ النسا﴾
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيالوار گرديد] (۳)
وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۲۹﴾
و شما هرگز نمى توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند [بر عدالت] حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن [زن ديگر] را سرگشته [=بلا تكليف] رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است (۱۲۹)
در زیر احادیثی از محمد و علی آورده می شود که بیانگر این است که زن یک موجود ناقص عقل و وجودش برای مرد فقط برای ابزار جنسی می باشد همگی احادیث با منبع آورده شده و نیازی به باز کردن موضوع و بحث ندارد.
عقل ودين زنان ناقص است|:
در حديثي پيامبر اشاره مي كند كه زنان ناقص عقل و ناقص دينند. زني سوال مي كند چرا؟ پيامبر در پاسخ گفت:
قا ل أما نقصان العقل فشهادة امرأتين تعدل شهادة رجل فهذا نقصان العقل وتمكث الليالي ما تصلي وتفطر في رمضان فهذا نقصان الدين (صحيح مسلم ج 1 ص 86 - اهل سنت)
ترجمه:پيامبر گفت اما نقصان عقل بدليل اينكه شهادت دو زن برابر يك مرد است و نقصان دين بدليل اينكه (بدليل حيض) مدتي نماز نمي خواند و (برخي از) رمضان را روزه نمي گيريد.
شبيه همين حديث در نهج البلاغه خطبه ي 80 از علي نقل شده است.
محمد در احادیث خود گفت که اكثر اهل دوزخ زنانند:
- قال النبي أريت النار فإذا أكثر أهلها النساء (صحيح بخاري ج 1 ص 19اهل سنت)
ترجمه: پيامبر گفت من مي بينم كه اكثر اهل دوزخ زنانند.
شبيه اين حديث بطور مكرر نقل شده است.
زيانبارترين فتنه براي مردان، زنان هستند
- قال رسول الله ما تركت بعدي فتنة أضر على الرجال من النساء (صحيح ابن حيان ج 13 ص 306 -اهل سنت)
ترجمه: پيامبر گفت من بعد از (مرگ) خودم، فتنه اي زيانبارتر از زنان، براي مردان باقي نمي گذارم.
شومي زنان در احادیث پیامبر
- النبي قال الشؤم في ثلاثة في المسكن والفرس والمرأة (سنن نسائي ج 5ص 402 - اهل سنت)
ترجمه: پيامبر گفت در سه چيز شومي است در مسكن و اسب و زن.
در احادیثی از محمد آمده است که از زنان بپرهيزيد:
- قال رسول الله: ألا فاتقوا الدنيا واتقوا النساء (سنن ابن ماجه ج 2 ص 1325 -اهل سنت)
. ترجمه: پيامبر گفت هشدار از دنيا و زنان پرهيز كنيد.
دیدگاه علی در مورد زن:
زن شر كامل است
- قال علي: المراه شر كلها و شر ما فيها انه لابد منها (نهج البلاغه حكمت230)
ترجمه: همه چيز زن شر است و شريرترين چيز زن آن است كه (مرد را) چاره اي از زن نيست (مرد به زن براي زناشوئي محتاج است).
زن منشاء فساد است
- قال علي في النهج البلاغه: ان النساء همهن زينت الحيات الدنيا و الفسادفيها
ترجمه علي گفت: بدرستي كه همت زنان در جهت زينت دنيا و فساد در دنيا است زنان در دست مردان اسيرند و بايد از شوهر اطاعت كنند.
دیدگاه محمد در رابطه با پیروی زن از شوهرش و نداشتن حق تصمیم گیری برای خود و جایگاهش در نزد مرد:
- من رسول الله في حجة الوداع: حمد الله وأثنى عليه وذكر ووعظ ثم قال استوصوا بالنساء خيرا فإنهن عندكم عوان .(سنن ابن ماجه ج 1 ص 594اهل سنت)
ترجمه: پيامبر در حجة الوداع خدا را حمد و ثنا گفت و سپس گفت با زنان نيكي كنيد زيرا زنان در دست شما اسيرند .
در اين مورد احاديث فراواني در منابع سني و شيعه آمده است كه سه نمونه ذكر مي شود:
- النبي خطب النبي النساء ذات يوم فوعظهن وامرهن بتقوى الله والطاعة لأزواجهن (صحيح ابن حيان ج 16 ص 521 - اهل سنت)
ترجمه: روزي پيامبر زنان را مورد خطاب قرار داد و آنان را به تقواي الهي و اطاعت از شوهرانشان امر كرد.
- قا ل رسول الله اثنان لا تجاوز صلاتهما رؤوسهما عبد آبق من مواليه حتى يرجع وامرأة عصت زوجها حتى ترجع (مستدرك علي صحيحين، حديث7330 -اهل سنت)
ترجمه: نماز دوكس از سرشان بالاتر نمي رود (پذيرفته نمي شود) يكي برده اي كه فرار كرده باشد تا برگردد دوم زني كه فرمان شوهرش را اطاعت نكرده باشد مگر اينكه برگردد (جبران كند) .
با زنان مشورت نكنيد
احاديث زيادي در اين مورد وجود دارد از جمله:
- عن ابي عبدالله: اياكم و مشاوره النساء فان فيهن الضعف و الوهن و العجز. (وسائل الشيعه ج 20 ص 182)
ترجمه: امام صادق گفت: از مشورت با زنان پرهيز كنيد زيرا در آنان ضعف و سستي و عجز است .
- عن علي: اياكم و مشاوره النساء فان رايهن الي افن و عزمهن الي وهن (نهج البلاغه نامه ي 31)
ترجمه: حضر ت علي گفت: از مشورت با زنان پرهيز كنيد زيرا انديشه ي اينان رو به ناتواني و تصميميشان رو به سستي است. بنابر اين زنان نمي توانند عضو شوراهاي مختلف باشند و بطريق اولي نمي توانند عضو مجلس شوري شوند .
دیدگاه محمد و دیگر امامان در رابطه رهبری ، مدیریت و قضاوت زن در جامعه و یا خانواده :
احاديث زيادي در اين مورد وجود دارد از جمله:
- فقال النبي هلكت الرجال حين أطاعت النساء (المستدرك علي الصحيحين ج 4 ص 323 -اهل سنت)
ترجمه:پيامبر گفت: مر دان اگر از زنان اطاعت كنند هلاك مي شوند
زماني كه به پيامبر خبر رسيد كه دختر كسري، پادشاه ايران شده است گفت: "لن يفلح قوم ولو امرهم امراه" يعني هرگز رستگار نمي شود قومي كه زني را به رياست خويش برگزينند (صحيح بخاري ج 3ص 90 – اهل سنت)
النبي: اذا كانت امراوكم شراركم و اغنياوكم بخلائكم و اموركم الي نسائكم فبطن الرض خير لكم من ظهرها (سنن ترمذي ج 3 ص 361 –اهل سنت)
ترجمه:پيامبر گقت هرگا ه رهبران شما بدترينتان و ثروتمندان شما بخيل ترينتان و كارهاي شما بدست زنانتان باشد پس براي شما زير خاك بهتر از روي آن است.
- قا ل ابو جعفر:...ولاتولي امراه القضاء و لاتولي الاماره و لاتستشار (خصال ص 585 -شيعه)
ترجمه: از امام محمدباقر نقل شده است كه زن قضاوت را به عهده نمي گيرد و مسئول (حاكم) نميشود و مورد مشورت قرار نمي گيرد.
- قا ل علي في نهج البلاغه: " لا تطيعوهن في المعروف حتي لا تطمعن لكم في المنكر
ترجمه: امام علي: در امور خير هم از زنان تبعيت نكنيد تا در شما به امور شر طمع نكنند .
ابي عبدالله عن علي: في خلاف النساء بركه( كافي ج 5 ص 518 )
ترجمه: امام صادق از امام علي نقل مي كند كه در مخالفت كردن با زنان بركت است
- قال علي: كل امرء تدبره امراه فهو ملعون (كافي ج 5 ص 518)
ترجمه: هر مردي را كه زني اداره كند ملعون است.
در اخر مطالبم خاطر نشان می شوم که تمامی آیات ، احادیث و روایت با درج منابع اسلامی و مورد تایید مراجع اسلامی می باشد درج گردیده است و هیچ چیزی ساخته ذهن نگارنده نمی باشد و برای صحت نوشته ها می توانید به منابع رجوع کرده و با مطلب تطبیق دهید هدف از نوشتن این موضوع که خیلی هم ناقص است وخیلی خیلی مسائل که بر ضد زن در جامعه اسلامی بر اساس احکام اسلامی ناگفته ماند برای روشن کردن ذهن انسانهای است که بدون مطالعه سنگ اسلام را به سینه می زنند و از آن به عنوان مدافع حق زن بیان می کنند و اآنطور که پر واضع است در احکام اسلامی زن بجز یک ابزار جنسی برای مرد هیچ تعریفی نشده است و هیچ جایی قران نیامده است که زن را بر مرد مقدم دارد ویا حتی برابر ، لذا از تمامی عزیزانی که این نگارش را می خوانند انتظار دارم بدون تعصب و جبهه گیری جایگاه خود را در اسلام مشاهده کنند و و عمیقا به این موضوع بنگرد که دارند از احکام و دستورات کسی پیروی میکنند که خود زن را فقط و فقط برای چند دقیقه لذت جنسی می خواسته و در حرمسرایش با وجود داشتن صدها زن به کنیزانی که هم در منزلش کار می کردند رحم نکرده است و این یک سند محکمیست برای کسانی که بخواهند برای خود و شخصیت خود ارزشی قائل بشوند وآنگونه که درست است عمل کنند و در پایان سخنانم پیامی برای تمامی مهربانوانی دارم که این نگارش را می خوانند امیدوارم که مفید واقع بشود و از جهالت اسلامی رهایی پیدا کنند و به آنچه لایقت و سزاوارش هستند برسند.
جمع بندی:
من نه قصد توهین یا تخریب دینی را داشتم و نه از این مطالب زائده ذهن من است، بلکه همانطور گفتم از منابع اسلامی با ذکر منبع آورده شده است. من بعد از مدتی تحیق به این نتیجه رسیدم که اسلام را ترک کنم و خود را نجات دهم از این بردگی و حقارت. همانطور که ابتدا به آن اشاره کردم من در این مطلب نمیخواستم به این اشاره کنم که چه دینی را برگزیدم و یا اینکه چرا فلان دین را برگزیدی بلکه هدفم این بود که بیشتر به این مسئله بپردازم که چرا اسلام را ترک کردم، دینی که ترک آن برابر با مرگ است. اما من یک انسان آزاد هستم که تا کی میبایست به خودم دروغ بگویم تا کی باید در پشت نقاب اسلامی خودرا فریب دهم و تمام آزادی و حقوق انسانی و فردیم را قربانی عقاید دروغین و واهی کنم. تا کی باید به خاطر خانواده ام هر آنچه که 1400 سال پیش بر محمد نازل شده است را باید رعایت کنم.
دوست عزیز
این تنها بخش کوتاهی از جایگاه زن در اسلام بود که من بی سواد به آن پرداختم. این تنها یک قسمت از مشکلات اسلام است که من به آن پرداختم که بی شک مشکلات زیاد تر در آن هست همانطور که اکنون دارد لمس می شود. من از تو دوست عزیزم خواهش میکنم بعد از خواندن این مطلب به گوشه ای رفته و بدون تعصب روی حرفههای من فکر کن و بسنج حق و حقوق پایمال شده ات به عنوان یک زن. و ریشه یابی کن به این مشکلات و تبعیضات همانطور که من این راه را رفتم.
اسلام زن را بند کشیده است تا او را در بند مرد کند و هر آنگونه میخواهند با آنان رفتار شود. من این را نمیخواستم من میخواستم به عنوان یک انسان به من نگاه شود نه اینکه یک زن چادری که نه حق و حقوقی دارد و نه اختیاری از خود.
در آخر اگر سوالی و یا اگر قسمتی از این مطلب برایتون روشن نبود میتوانید با این ایمیل با من در ارتباط باشید.
farnaz.azizpour46@gmail.com
فرناز عزیزپور
استکهلم
کدام یک از شخصیت های زیر بزرگترین ظلم در حق ایرانیان کرده؟ |
کدام نوع حکومت برمبنای سیاسی را خواهان هستید؟ |
از رفراندم کردستان عراق حمایت ...... . |